این سابقه طولانی و نقشآفرینی قابل تحسین در تمدنهای جهانی موجب شده که مراسم و جشنهای آیینی بسیاری در این کشور شکل گرفته و به حد اعلایی از شکوفایی برسد. عموما جشنها، مناسبتهای تاریخی و سنتی ایران منشأ در آیین و مذهب مردم و همچنین ریشه در حوادث و اتفاقات طبیعی دارد. یکی از آیینهای باستانی ایرانزمین جشن «سوری» (چهارشنبه سوری) است.
در گذشته جشن سوری مستقل از مراسم عید نوروز بوده اما به دلیل نزدیکی زمان برگزاری آن با جشنهای ملی نوروز این ذهنیت به وجود آمده که جشن سوری مراسم آمادهسازی برای ورود به سال نو است، در حالی که در گذشته نهچندان دور، عظمت و شکوه جشن سوری کمتر از مراسم عید نوروز نبوده است.
ایرانیان از سالهای بسیار دور تاکنون غروب آخرین سهشنبه هر سال یا آخرین شب چهارشنبهسوری سال، با روشن کردن آتش و پریدن از روی آن کهنگی، غم و اندوه سالی که روبهپایان است را دور انداخته و جسم و جان خود را با طهارت آتش پاک و منزه کرده و با بدن و روح تطهیر یافته، جامه پاک، خانه پاک و شاداب و با طهارت به استقبال جشنهای سال جدید میروند.
آنها معتقد بودند زردی تن که نشان از ضعف و بیماری است را دور انداخته و سرخی آتش که سمبل و نشان گرمی، شادابی و سرزندگی است را بر وجود خود مستولی میسازند. این مراسم با اندکی تفاوت در سراسر ایران برگزار میشود.
قدر مسلم اینکه، ایرانیان مردمانی شاداب و سرزنده بودند و به همین دلیل جشنهای بسیاری در دوره قبل و بعد از ورود آریاییها به این سرزمین وجود داشته که امروزه تعداد اندکی از آن جشنها از قبیل جشن سده، نوروز و سوری باقی مانده است. در کتیبههای هخامنشی، شادی و جشنودیعهای اهورایی خوانده شده است و لذا مردم به شاد بودن تشویق میشدند.
جشن چهارشنبهسوری یکی از معدود جشنهای باقی مانده از دوران ایران باستان است. در اینکه جشن چهارشنبه سوری آریایی، زرتشتی و یا اسلامی است اختلافنظر وجود دارد ولی به نظر میرسد اصل و پایه این جشن آریایی بودهو قبل از ایجاد آیین زرتشت در ایران وجود داشته است. در آن زمان به واسطه پایان زمستان سرد از آتش که در طول زمستان یار و مددکارشان بود تقدیر میکردند و چون آتش از ابزارهای جنگ بود پریدن از روی آتش و عبور از شعلههای سوزانش آمادگی رزمی آنان را تقویت میکرد.
بررسیهای صورت گرفته در فرهنگ و آداب و رسوم اقوام ایرانی که فرهنگ آنها کمتر دستخوش تغییر شده است از جمله کردستان، لرستان و قوم بختیاری نشان میدهد «سور» در این فرهنگها با تفاوتهای اساسی که با هم دارند دارای معنی واحدی است. همچنین در زبان فارسی سوزان و رنگ قرمز از معانی متداول این کلمه است. در فرهنگ ایران آتش مظهر پاکی، صفای باطن، شادابی و حرارت است. در شاهنامه فردوسی نیز به همین معناست؛آنجا که سیاوش به اتهام گناه ناکرده برای اثبات پاکی خود از دورن آتش با سربلندی عبور میکند. همچنین در آموزههای دینی شاهد در آتش انداختن ابراهیم خلیلالله هستیم و آتش به واسطه اراده الهی گلستان میشود.
چهارشنبه سوری جشنی آیینی است که دارای قدمت بسیار در فرهنگ ایران بوده و همپای نوروز مانا و قابل احترام است. این روز تبلور شادی، پاکی و امید است. مهمترین مراسموابسته به چهارشنبه سوری عبارتند از: جمعآوری هیزم (هیمه) و بوته و افروختن 3تا7 کپه آتش و پریدن از روی آنها و خواندن سرودهایی از جمله «سرخی تو از من زردی من از تو» و...، این عمل سمبل و نماد دور کردن بیماری، ضعف و پلیدی از جسم و جان و آغاز مجدد برای زندگی بهتر بوده است.
جمعآوری خاکستر آتش و ریختن در آب روان یا دور کردن آنها از محل زندگی، فالگوشینشینی، کوزهشکستن، آش نذری، حاجی فیروز، پخش آجیل، قاشقزنی، اسپند دود کردن و... ،تمام این مراسم سمبلیک بوده و تشریح هر کدام بحث مفصلی میطلبد که از حوصله این مختصر خارج است. ولی قدر مسلم اینکه در این جشن برخلاف تصور عدهای که تلاش میکنند فرهنگ ایرانی را از درون تهی کنند، آتش به جز نشان و سمبل پاکی و طهارت مفهوم دیگری ندارد و هیچگاه در تاریخ ایران پرستش آتش مطرح نبوده است بلکه آتش به عنوان یکی از جلوهها و عنایات اهورا مزدا مورد احترام اقوام آریایی بوده است.
در سالیان گذشته به علت گسترش زندگی شهرنشینی، اسکان خانوادههای بسیاری در ساختمانهای بلند و سربه فلک کشیده، کمبود فضاهای آزاد، نایاب شدن کوچههای خلوت، بوته و هیمه، بام اختصاصی و... متاسفانه این مراسم آیینی و پسندیده در شهرهای بزرگ مورد بیحرمتی قرار گرفته و ناهنجاریهایی همچون خشونت، آسیبرساندن به اشخاص، اموال و... در این جشن رواج پیدا کرده است؛ جشنی که روزگاری مردم برای استقبال از آن روزشماری میکردند. جشنی که پیامآور متانت، وقار، انضباط، پاکی و سلامت بود امروز نامش تن انسان را به لرزه درمیآورد.
خانوادهها تلاش دارند فرزندان خود را در خانه نگهدارند، سالمندان از خانه خارج نمیشوند و هر کس بهناچار قدم در خیابانهای شهر بگذارد با ترس و دلهره و اضطراب شدید خود و خانوادهاش روبهرواست. هرسال در این مراسم دهها نفر مجروح میشوند و به جای بذر شادی، غم و اندوه بهارمغان میآورند. صداهای مهیب و گوشخراش بمبهای دستساز، نارنجکهای گوناگون، ترقه و... و دود حاصل از این انفجارها فضای جنگ و خونریزی را در اذهان زنده میکند. انسان متحیر میشود که جشن زیبا و سمبلیک چهارشنبهسوری کجا و این مراسم غم و ماتم خانوادهها کجا؟!اما دلیل این چرخش چیست؟ آیا صرفاً زندگی شهرنشینی موجب این همه مشکل شده است؟ آیا محدودیتهای ایجادشده موجب این رفتار شده؟ و یا...
دکتر سعید معیدفر جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران معتقد است: «مواجهه با این پدیده محل اشکال و تردید است چون اگر درست عمل کرده بودیم به این صورت افراطی بروز نمیکرد. در جامعه ما به هویت ملی چنانکه باید پرداخته نشده است و به همین دلیل این موضوع بهعنوان عنصر کمیاب بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. برنامهریزان باید عناصر مختلف هویت یک جامعه را آنطور که هست مورد توجه قرار دهند. کمتوجهی به بخشی از این هویت موجب برجستهترشدن آن میشود.»
بیشک جوانان به اقتضای شرایط سنی و انرژی ذخیرهشده دارای هیجانات فراوانی هستند که باید در جای خود مورد توجه قرار گیرد. مبارزه با فرهنگ مورد پذیرش اکثریت جامعه بهصرف آثار زیانبار ایجادشده در این جشنها طی سالیان گذشته همانگونه که ذکر شد عکسالعمل تهاجمی در پی داشت و با عقل و منطق نیز سازگار نیست زیرا این جشن قسمتی از هویت تاریخی مردم این کشور را تشکیل میدهد.
در عین حال چشمپوشی از عواقب خطرساز این رفتارهای خطرناک نیز منطقی و معقول نیست. امروز بر مسئولان و برنامهریزان لازم است که ضمن احترام به سنتهای مورد قبول مردم راههای صحیح و منطقی برای تخلیه انرژی ذخیرهشده نسل جوان راه فراهم سازندو هیجانات آنان را در مسیر درست هدایت کرده و با وسواس از هر عملی که موجب سرکوب هیجانات جوانان میشود جداً پرهیز کنند چراکه این سرکوبها موجب گسترش افسردگی، پوچگرایی، بزهکاری و... نسل بالنده و آیندهساز کشور خواهد شد.
هرچند خوشبختانه با برنامهریزی مسئولان در سال گذشته جشن چهارشنبهسوری حادثه جانی درپی نداشت اما هر ساله تعداد زیادی مجروح و وارد شدن تخریب و خسارتبه اموال عمومی را شاهد بودهایم. هنوز بر بسیاری از دیوارهای شهر شاهد آثار زیانبار این رفتارهای غیرمسئولانه هستیم و هرساله هزینه و وقت زیادی از شهرداری، نیروی انتظامی، شرکت علائم راهنمایی و فنی ایران (عرف ایران) و سایر شرکتهای وابسته به شهرداری و دستگاههای دولتی مرتبط برای اصلاح و تعویض تابلوهای انتظامی، تابلوهای هدایت مسیر و سایر اقلام ترافیکی تخریبشده صرف میشود؛ وقت و هزینهای که میبایستی از آن برای استقبال از بهار و با طراوت و شادابکردن شهر در آغاز سال جدید استفاده میشد.
لازم است این جشن باستانی به گونهای مدیریت شود که ضمن آشنایی نسل جوان با فلسفه سنتهای کهن، از هرگونه ایجاد خسارت و زیان به افراد و اموال جلوگیری بهعمل آید و قطعاً جامعه نمیپذیرد که شادی، شور و اشتیاق ناشی از این جشن بزرگ به غم تبدیل شود.